یولداشلار

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

    امکانات وب

    ✍️علی مرادی مراغه ای@Ali_Moradi_maragheie♦️روشنک نوع دوست یکی از زنان آزاداندیشی است که سهم بزرگی در بیداری زنان ایران مخصوصا رشت دارد. او زاده رشت در1273ش بوده و خواندن و نوشتن و زبان فرانسه را نزد پدرِش فرا گرفت. عشق به کتاب و مطالعه باعث شد با یکی از بهترین کتابفروشان رشت ازدواج کند کتابفروشی که بخاطر فروش برخی کتب، مردم او را لامذهب میخواندند!. اما این ازدواج به طلاق انجامید. ♦️اکنون، روشنکِ تنها 23سال بیشتر نداشت که مدرسه دخترانه سعادت نسوان را در 1296ش در رشت به راه انداخت. کاری که در جامعه مردسالار آن زمان، کفر شمرده میشد، آنهم از سوی زنی مطلقه و دور از پایتخت! احداثِ مدرسه دخترانه حتی در تهران توام با خطر بود چه رسد در شهرستان توسط یک زن بدون شوهر!. چرا که اندکی قبل از این در تهران، مدرسه دخترانه ی بی بی خانم استرآبادی با نهیب سیدعلی شوشتری مواجه شده بود که:« وای به حال مملکتی که در آن مدرسه دخترانه تأسیس شود»و سه سال پیش، مدرسه دخترانه آذرمیدخت نیز با حملات قشریون و با پرتاب سنگ و کلوخ و شکستن شیشه ها روبرو شده بود.(پیشگامان فرهنگ گیلان، سیدابراهیم مروجی...ج اول.ص275)♦️اما با تمامی این مشکلات، روشنک پا پس نکشید، توهین ها و فحاشی های مردان را تحمل کرد حتی پرتغال فروش سر گذر بارها او را “روسپی” خوانده بود! مشکلات تمامی نداشت، زمانیکه شهریه دریافتی از دانش آموزان کفاف هزینه های مدرسه را نمیداد برای جبران مخارج مدرسه، اثاثیه و اموال شخصی اش را میفروخت!(تقی مسرورچهر، روشنک، مجله روان شناسی...، 16 مهر 1357، ص196)اما بخت با روشنک یار بود! چون، گشایش مدرسه اش مقارن با نهضت کوچک خان بود، جنبشی که از تجدد استقبال میکرد و در این فضای نسبتا آزاد، علاوه بر مدرسه سعادت نسوان ، ان یولداشلار...
    ما را در سایت یولداشلار دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1solanzh9 بازدید : 64 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 16:36

    ✍️علی مرادی مراغه ای@Ali_Moradi_maragheie ♦️رﺿﺎﺷﺎه در سفرش به ترکیه، بشدت تحت تاثیر اقدامات آتاتورک قرار گرفته و گفته بود:«من تصور نمیکردم ترکها این اندازه ترقی کرده باشند ما خیلی عقب هستیم باید با تمام قوا مخصوصا در امور زنان پیش رویم...»پیشرفت زنان در ترکیه از راه درست و منطقی طی شد آنها بجای به زور کشیدن چادر، از حقوق مدنی و سیاسی و حق رای زنان آغاز کردند بطوریکه در 1935م زنان ترکیه 18نماینده زن در مجلس داشتند، در حالیکه هنوز در فرانسه زنان از حضور در پارلمان محروم بودند...در ایران گامهایی برداشته شد اما بیشتر در محدوده پوشش و ظواهر ماند.توسل به زور، چه برای حجاب و چه برای بی حجابی دو روی یک سکه اند که گاهی صحنه های خنده دار می آفریند.داخل جمجمه مهم است که باید به بیرون بتراود...♦️پس از بازگشت از ترکیه، رضاشاه به نخست وزیر(ﺟﻢ) ﮔﻔﺖ:«ﭼﺎﻗﭽﻮرﻫﺎ را ﭼﻄﻮر میشود از ﺑﻴﻦ ﺑﺮد؟ دو ﺳﺎل اﺳﺖ ﻓﻜﺮ ﻣﺮا ﻣﺸﻐﻮل ﺳﺎﺧﺘﻪ؛ در ترکیه زنها را دﻳﺪم ﻛﻪ ﭘﻴﭽﻪ و ﺣﺠﺎب را دور اﻧﺪاﺧﺘﻪ و دوشادوش ﻣﺮدﻫﺎ ﻛﺎر میکنند، ﻫﺮ ﭼﻪ زن ﭼﺎدری ﺑﻮد ﺑﺪم آﻣﺪه...»ﺟﻢ گفت: «در اﻓﺘﺘﺎح داﻧﺸﺴﺮای ﻣﻘﺪﻣﺎتی ﺗﻬﺮان ﻋﻠﻴﺎﺣﻀﺮت ﻣﻠﻜﻪ و ﻋﻠﻴﺎﺣﻀﺮت ﺷﺎﻫﺪﺧﺖﻫﺎ و ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻧﻮان رﺟﺎل و وزراء در ﺟﺸﻦ بدون حجاب باشند»و در ۱۷ دی ۱۳۱۴ش. رﺿﺎﺷﺎه و وزرا با همسران خودحضور یافتند، صحنه عجیبی ﺑﻮد: وزراء ﻛﻪ سالها باهمدیگر رفت آمد داشتند و هیچوقت زنان همدیگر را ندیده بودند برای اولین بار می دیدند و زنان نیز، در هیچ مراسمی با مردان نبودند، اوﻟﻴﻦ بار در ﻛﻨﺎر ﺷﻮﻫران خود نشستند، برخی زﻧﺎن ﺧﺠﺎﻟﺖزده و ﻧﮕﺮان بودند، انگار آدمهای ﻏﺮیبی بودند ﻛﻪ وارد دﻧﻴﺎی ﺟﺪﻳﺪی ﺷﺪه اﻧﺪ، برخی ﺑﺎ ﻛﻨﺠﻜﺎوی تمام ﺑﻪ ﺳﺮ و ﻟﺒﺎس ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ مینگریستند...!♦️واکنش طبقات اجتماعی در مقابل بی حجابی متفاوت بود: ر یولداشلار...
    ما را در سایت یولداشلار دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1solanzh9 بازدید : 82 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 16:36

    ✍️علی مرادی مراغه ای@Ali_Moradi_maragheie♦️امروز ۲۰ دی سالروز قتل امیرکبیر است یکی از شومترین روزهای تاریخ ایران. من معتقدم ایران با مرگ او یکی از بهترین فرصتهای گذار به دوران مدرن را از دست داد، سرنوشت ملتها به بی نهایت عوامل بستگی دارد اما در این شکی نیست که گاهی در حساسترین دوره های تاریخی با قرار گرفتن یک مصلحی در راس قدرت، میتواند کاری شبیه به معجزه کند چون میجی، بیسمارک، پطر کبیر...کیمیاگری قدیم بدنبال یافتن اکسیری بود که اجسام را به طلا تبدیل کند. چنین اکسیری وجود ندارد، اما به نظر من، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دستهایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است، دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل میکنند و البته برعکسِ کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل میکنند!.♦️پس، آن نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود، بطوریکه چهل پنج سال پس از کشتن امیر، میرزا رضا کرمانی قاتل شاه در استنطاق خود، این تصویر مایوس کننده را از اوضاع و احوال ایران بدست میدهد: «قدرى پايتان را از خاك ايران بيرون بگذاريد در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق‌آباد و خاك روسيه هزار هزار رعيت بيچاره ايرانى ببينيد كه از وطن عزيز خود از دست تعدى و ظلم فرار كرده كثيفترين كسب و شغلها را از ناچارى پيش گرفته‌ اند هرچه حمال و كناس و الاغى و مزدور در آن نقاط میبينيد همه ايرانى هستند آخر اين گله‌ هاى گوسفند شما مرتع لازم دارند كه چرا كنند تا شيرشان زياد شود كه هم به بچه‌هاى خود بدهند هم شما بدوشيد، نه اينكه تا شير دارند بدوشيد، شير كه ندارد گوشت تنشان را بكلاشيد...»(تاریخ بیداری ایرانیان...ج1ص۸۲)♦️شبی که فرمان قتل امیرکبیر یولداشلار...
    ما را در سایت یولداشلار دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1solanzh9 بازدید : 86 تاريخ : يکشنبه 16 بهمن 1401 ساعت: 16:36

    ✍️علی مرادی مراغه ای@Ali_Moradi_maragheie♦️روشنک نوع دوست یکی از زنان آزاداندیشی است که سهم بزرگی در بیداری زنان ایران مخصوصا رشت دارد. او زاده رشت در1273ش بوده و خواندن و نوشتن و زبان فرانسه را نزد پدرِش فرا گرفت. عشق به کتاب و مطالعه باعث شد با یکی از بهترین کتابفروشان رشت ازدواج کند کتابفروشی که بخاطر فروش برخی کتب، مردم او را لامذهب میخواندند!. اما این ازدواج به طلاق انجامید. ♦️اکنون، روشنکِ تنها 23سال بیشتر نداشت که مدرسه دخترانه سعادت نسوان را در 1296ش در رشت به راه انداخت. کاری که در جامعه مردسالار آن زمان، کفر شمرده میشد، آنهم از سوی زنی مطلقه و دور از پایتخت! احداثِ مدرسه دخترانه حتی در تهران توام با خطر بود چه رسد در شهرستان توسط یک زن بدون شوهر!. چرا که اندکی قبل از این در تهران، مدرسه دخترانه ی بی بی خانم استرآبادی با نهیب سیدعلی شوشتری مواجه شده بود که:« وای به حال مملکتی که در آن مدرسه دخترانه تأسیس شود»و سه سال پیش، مدرسه دخترانه آذرمیدخت نیز با حملات قشریون و با پرتاب سنگ و کلوخ و شکستن شیشه ها روبرو شده بود.(پیشگامان فرهنگ گیلان، سیدابراهیم مروجی...ج اول.ص275)♦️اما با تمامی این مشکلات، روشنک پا پس نکشید، توهین ها و فحاشی های مردان را تحمل کرد حتی پرتغال فروش سر گذر بارها او را “روسپی” خوانده بود! مشکلات تمامی نداشت، زمانیکه شهریه دریافتی از دانش آموزان کفاف هزینه های مدرسه را نمیداد برای جبران مخارج مدرسه، اثاثیه و اموال شخصی اش را میفروخت!(تقی مسرورچهر، روشنک، مجله روان شناسی...، 16 مهر 1357، ص196)اما بخت با روشنک یار بود! چون، گشایش مدرسه اش مقارن با نهضت کوچک خان بود، جنبشی که از تجدد استقبال میکرد و در این فضای نسبتا آزاد، علاوه بر مدرسه سعادت نسوان ، ان یولداشلار...
    ما را در سایت یولداشلار دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1solanzh9 بازدید : 80 تاريخ : سه شنبه 4 بهمن 1401 ساعت: 10:05

    ✍️علی مرادی مراغه ای@Ali_Moradi_maragheie ♦️رﺿﺎﺷﺎه در سفرش به ترکیه، بشدت تحت تاثیر اقدامات آتاتورک قرار گرفته و گفته بود:«من تصور نمیکردم ترکها این اندازه ترقی کرده باشند ما خیلی عقب هستیم باید با تمام قوا مخصوصا در امور زنان پیش رویم...»پیشرفت زنان در ترکیه از راه درست و منطقی طی شد آنها بجای به زور کشیدن چادر، از حقوق مدنی و سیاسی و حق رای زنان آغاز کردند بطوریکه در 1935م زنان ترکیه 18نماینده زن در مجلس داشتند، در حالیکه هنوز در فرانسه زنان از حضور در پارلمان محروم بودند...در ایران گامهایی برداشته شد اما بیشتر در محدوده پوشش و ظواهر ماند.توسل به زور، چه برای حجاب و چه برای بی حجابی دو روی یک سکه اند که گاهی صحنه های خنده دار می آفریند.داخل جمجمه مهم است که باید به بیرون بتراود...♦️پس از بازگشت از ترکیه، رضاشاه به نخست وزیر(ﺟﻢ) ﮔﻔﺖ:«ﭼﺎﻗﭽﻮرﻫﺎ را ﭼﻄﻮر میشود از ﺑﻴﻦ ﺑﺮد؟ دو ﺳﺎل اﺳﺖ ﻓﻜﺮ ﻣﺮا ﻣﺸﻐﻮل ﺳﺎﺧﺘﻪ؛ در ترکیه زنها را دﻳﺪم ﻛﻪ ﭘﻴﭽﻪ و ﺣﺠﺎب را دور اﻧﺪاﺧﺘﻪ و دوشادوش ﻣﺮدﻫﺎ ﻛﺎر میکنند، ﻫﺮ ﭼﻪ زن ﭼﺎدری ﺑﻮد ﺑﺪم آﻣﺪه...»ﺟﻢ گفت: «در اﻓﺘﺘﺎح داﻧﺸﺴﺮای ﻣﻘﺪﻣﺎتی ﺗﻬﺮان ﻋﻠﻴﺎﺣﻀﺮت ﻣﻠﻜﻪ و ﻋﻠﻴﺎﺣﻀﺮت ﺷﺎﻫﺪﺧﺖﻫﺎ و ﻫﻤﻪ ﺑﺎﻧﻮان رﺟﺎل و وزراء در ﺟﺸﻦ بدون حجاب باشند»و در ۱۷ دی ۱۳۱۴ش. رﺿﺎﺷﺎه و وزرا با همسران خودحضور یافتند، صحنه عجیبی ﺑﻮد: وزراء ﻛﻪ سالها باهمدیگر رفت آمد داشتند و هیچوقت زنان همدیگر را ندیده بودند برای اولین بار می دیدند و زنان نیز، در هیچ مراسمی با مردان نبودند، اوﻟﻴﻦ بار در ﻛﻨﺎر ﺷﻮﻫران خود نشستند، برخی زﻧﺎن ﺧﺠﺎﻟﺖزده و ﻧﮕﺮان بودند، انگار آدمهای ﻏﺮیبی بودند ﻛﻪ وارد دﻧﻴﺎی ﺟﺪﻳﺪی ﺷﺪه اﻧﺪ، برخی ﺑﺎ ﻛﻨﺠﻜﺎوی تمام ﺑﻪ ﺳﺮ و ﻟﺒﺎس ﻳﻜﺪﻳﮕﺮ مینگریستند...!♦️واکنش طبقات اجتماعی در مقابل بی حجابی متفاوت بود: ر یولداشلار...
    ما را در سایت یولداشلار دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1solanzh9 بازدید : 75 تاريخ : سه شنبه 4 بهمن 1401 ساعت: 10:05

    ✍️علی مرادی مراغه ای@Ali_Moradi_maragheie♦️امروز ۲۰ دی سالروز قتل امیرکبیر است یکی از شومترین روزهای تاریخ ایران. من معتقدم ایران با مرگ او یکی از بهترین فرصتهای گذار به دوران مدرن را از دست داد، سرنوشت ملتها به بی نهایت عوامل بستگی دارد اما در این شکی نیست که گاهی در حساسترین دوره های تاریخی با قرار گرفتن یک مصلحی در راس قدرت، میتواند کاری شبیه به معجزه کند چون میجی، بیسمارک، پطر کبیر...کیمیاگری قدیم بدنبال یافتن اکسیری بود که اجسام را به طلا تبدیل کند. چنین اکسیری وجود ندارد، اما به نظر من، چیزی شبیه به آن وجود دارد و آن اکسیر همانا وجودِ دستهایِ نخبگان سیاسی هر جامعه است، دستهایی که با نبوغ خود، بحرانها را به فرصتهای طلایی بدل میکنند و البته برعکسِ کوتوله های سیاسی که فرصتها را نیز به بحران بدل میکنند!.♦️پس، آن نیشتری که در 1852م در حمام فین کاشان بر آن رگ نهاده شد نه رگِ امیر که در واقع، رگِ نوسازی ایران بود، بطوریکه چهل پنج سال پس از کشتن امیر، میرزا رضا کرمانی قاتل شاه در استنطاق خود، این تصویر مایوس کننده را از اوضاع و احوال ایران بدست میدهد: «قدرى پايتان را از خاك ايران بيرون بگذاريد در عراق عرب و بلاد قفقاز و عشق‌آباد و خاك روسيه هزار هزار رعيت بيچاره ايرانى ببينيد كه از وطن عزيز خود از دست تعدى و ظلم فرار كرده كثيفترين كسب و شغلها را از ناچارى پيش گرفته‌ اند هرچه حمال و كناس و الاغى و مزدور در آن نقاط میبينيد همه ايرانى هستند آخر اين گله‌ هاى گوسفند شما مرتع لازم دارند كه چرا كنند تا شيرشان زياد شود كه هم به بچه‌هاى خود بدهند هم شما بدوشيد، نه اينكه تا شير دارند بدوشيد، شير كه ندارد گوشت تنشان را بكلاشيد...»(تاریخ بیداری ایرانیان...ج1ص۸۲)♦️شبی که فرمان قتل امیرکبیر یولداشلار...
    ما را در سایت یولداشلار دنبال می کنید

    برچسب : نویسنده : 1solanzh9 بازدید : 76 تاريخ : سه شنبه 4 بهمن 1401 ساعت: 10:05